نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

هرگز  نمی‌شد  باورم          این  برف  پیری  برسرم
                    سنگین نشیند چنین          من بودم و دل بود ومی
                     آواز   من    آوای   نی          هر گوشه  می‌زد طنین
                                            ....................
                     اکنون     منم   حیران          ز  عمر   رفته  سرگردان
                                             ای خدای من
                                            ....................
                      با   این    تن   خسته          هزاران   ناله  بنشسته
                                              در صدای من
                                              ....................
ای      عشق    نافرجام    من   رفتی   کجا؟     ای   آرزوی   خام    من    رفتی    کجا؟
آن       دوره        آشفتگیهای       تو      کو؟     ای    عمر   نا آرام    من   رفتی    کجا؟
تو بخوان شب همه شب برایم ای مرغ  سحر     که دل  خسته من  درآمد  از سینه  بدر
تو  سبکبالی   و  من   اسیر   بشکسته  پرم     تو پراز شوری و من زعالمی خسته ترم
تو  بخوان،  تو بخوان،  به  گوش  اهل   جهان     که  خبر،  شود  از،  شتاب  این  کاروان



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 1090
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 5 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

کتاب گردش ایام میگوید:

روزگاری که درقم طلبه بودم بعلت جوانی
وخامی وبی ارتباطی با جامعه معتقد بودم که فقط کسی که درقم باشد

 وروحانی باشد انسان ارزشمندی است. اما وقتی دردوره ای که دانشگاه

تهران بودم با شخصیت های با فضیلت روبروشدم فهمیدم که در خارج از قم

 ودراشخاص غیرروحانی هم اشخاص ارزشمند وجود دارند اما باز شیعه بودن

را شرط اصلی میدانستم. بعد با سفر به کشورهای عربی متوجه شدم که

بین سایر فرق اسلامی هم انسان ارزشمند یافت میشود پس از سفر به

اروپا به این نکته واقف شدم که در بین سایر مردم موحد نیز انسان ارزشمند

 وجود دارد. پس از آن در سفر ژاپن حادثه ای برایم رخ داد که برایم معلوم شد

 به معنی حقیقی فضیلت و انسانیت زبان و مکان و نژاد ومذهب و رنگ

نمیشناسد. زیرا در پایان سفرآمریکا و هنگ کنگ وارد ژاپن شدم, موقع

ازیهای المپیک بود که در ژاپن برگزار میشد و برایشان من که با لباس روحانی

بودم جالب بود و از من عکس و فیلم میگرفتند و.. ...

برای غذا به رستوران بسیار بزرگ و شلوغی رفتم و بعد چندین ساعت به

 جاهای دیگری رفتم ناگهان یادم امد که ساکم را که تمام زندگیم داخل آن بود

 را در آن رستوران جا گذاشته ام سراسیمه رفتم و با کمال ناباوری دیدم ساکم

 همانجا است و پیرمردی کنار آن نشسته است, اوگفت وقتی دیدم ساکت

را فراموش کردی با این که وقت دندان پزشکی داشتم ماندم تا بر گردی و

 وقتی از او تشکر کردم و گفتم خدا به شما اجرخواهد داد و او در جواب

گفت: من به خدا اعتقاد ندارم من به انسانیت معتقدم



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 1181
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 5 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

پــــ نــــ پـــ خنده دار


رفتم جلسه ثبت نام ?ساعت وايسادم.
يارو اومده ميگه ميخواي ثبت نام کني؟
پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفيد رويتو سيه مويتو ببينم بروم !
#######پ نه پ خنده ار#######
مرغ و از فريزر در آوردم ميگه مي خواي غذا درست کني ؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه ميخوان ببرن خاکش کنن !
#######پ نه پ خنده ار#######
به يارو ميگم حاجي, بزن تو دنده من هول ميدم روشن شه.
ميگه بزنم ? ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ?فوتبال داره !
#######پ نه پ خنده ار#######
رفتم مرغ فروشي به فروشنده ميگم بال دارين،
ميگه بال مرغ؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپيما، چندتا کوچه پايين تر سقوط کرديم ميخوام درستش کنم !
#######پ نه پ خنده ار#######
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونيم دوستم زنگ زده ميگه کجايي؟
ميگم بهشت زهرا ! ميگه واسه چي ؟ ميگم واسه پدر بزرگم.
ميگه اِ ؟ فوت کرده ؟ ميگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمريني اومديم مانور !
#######پ نه پ خنده ار#######
مامانم سفره پهن کرده بود ,بهش گفتم ميخواي شام بياري؟
گفت: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ ميخوام گلاي سفره رو اب بدم !
#######پ نه پ خنده ار#######
دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟
ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرين سيور لگد بزني روشن ميشه!
#######پ نه پ خنده ار#######
سر سفره عقد ، حاج آقا: آيا بنده وکيلم ؟
عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمي !
#######پ نه پ خنده ار#######
به معلممون ميگم آقا اجازه هست بريم دستشويي ؟!!! ميگه واجبه ؟!
پ ن پس مستحبه !!
#######پ نه پ خنده ار#######
همسايمون عروسي داشتن
دوستم خونمون بود هي سروصداشون ميومد.دوستم گفت عروسيه؟
پـَـ نـَـ پـَـ همسايمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
#######پ نه پ خنده ار#######
رفيقم اومده خونمون! وضو گرفته ميخواد نماز بخونه!مي پرسه قبله کدوم طرفه؟!
ميگم:ميخواي نماز بخوني؟! ميگه: پـَـ نـَـ پـَـ ميخوام ديش ماهوارتو تنظيم کنم!
#######پ نه پ خنده ار#######
رفتم درمونگاه , منشيه ميگه : مريض شماييد؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من ميکروبم ,اومدم خودمو معرفي کنم!
#######پ نه پ خنده ار#######
رفتم رستوران يارو ميگه غذا ميل داريد قربان؟
پ نه پ اومدم ببينم اينجا حقوق خوبه؟از کارت راضي هستي يا نه !
#######پ نه پ خنده ار#######
داشتم ميرفتم باشگاه وسط راه يادم اومد يه چيزي رو يادم رفته،
برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب ميپرسه
قاسم تويي؟!!!نرفتي باشگاه؟
ميگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسيد من ديليوريشم…
#######پ نه پ خنده ار#######
به دوستم ميگم فهميدي مريم جدا شد؟؟؟
ميگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـَــ نَ پـَـــ چسبيده بود
کف ماهيتابه کفگير زدم جدا شد… !
#######پ نه پ خنده ار#######
با دوستم رفتيم باغ وحش،جلوي قفسِ شيروايساديم.
دوستم ميگه:شيرِ؟ ميگم:پَــــ نَپَــــ… گربه اس باباش
مرده ريش گذاشته!
#######پ نه پ خنده ار#######
بعد از چند ساعت عمل بچم به دنيااومده با کلي ذوق به بابام
نشونش مي دم.ميگه بچته؟؟؟!! ميگم پَــــ نَ پَــــ اينو الان
از اينترنت دانلود کردم نسخه آزمايشيه واسه تست تا اصلش بياد!!!
#######پ نه پ خنده ار#######
آهنگ اندي تو ماشين گذاشتم دوستم ميگه انديه ؟
پَـــ نَ پَـــ داريوشه,داره خودشو لوس ميکنه بخنديم !
#######پ نه پ خنده ار#######
تصادف شده زنگ زدم اورژانس ميگه کسي صدمه ديده
پ نه پ زنگ زدم بگم همه سالمن نگران نشو !
#######پ نه پ خنده ار#######
تو جاده بنزين تمام کرديم وايساديم کنار جاده ? ليتري تکون ميديم !
طرف اومده ميگه بنزين تمام کردين ؟
ميگيم:پـَـَـــ نه ميگيم هورا ! ما هم از اين دبـــّه ها داريم !
#######پ نه پ خنده ار#######
استاد: کي جواب اين سوالو ميدونه؟
من دستمو بردم بالا
استاد: ميخواي جواب بدي؟
من: پــــَ نه پــــَ ميخوام ببينم باد از کدوم ور مياد !
#######پ نه پ خنده ار#######
عاقد سر سفره عقد : عروس خانم وکيلم؟
پَ نه پَ دکتري ! دعوت کرديم سطح مجلس بره بالا !
#######پ نه پ خنده ار#######
ساعته از بيرون صداي قار قار مياد…داداشم ميگه صداي کلاغه ؟
ميگم پــَ نَ پـــَ قناريه متال ميخونه!
#######پ نه پ خنده ار#######
به بابام ميگم تلويزيونو بزن کانال دو … ميگه روشنش کنم ؟
پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو … من هُل ميدم روشن شه
#######پ نه پ خنده ار#######
رفتيم کوه … دارم چوب جمع ميکنم …
ميگه مي خواي با چوبا آتيش درست کني؟
پَـــ نَ پَـــ پشت درياها شهريست قايقي خواهم ساخت !
#######پ نه پ خنده ار#######
شنگول سگشو ميبره دامپزشکي منشي ميگه سگت مريضه ؟
شنگول:پ ن پ خودم هاري گرفتم سگم گف من اينجا اشنا دارم بيا بريم دکتر ببينتت !
#######پ نه پ خنده ار#######
پشت در اتاق عمل وايستادم منتظر دکترم که برم براي زايمان
پرستاره اومده نگام ميکنه ميگه زاءو شمايي؟…
ميگم پـَـ نـَـ پـَـ خواهرمه.. ترسيده منو فرستاده جاش!
#######پ نه پ خنده ار#######
تو اتوبوس از رو صندلي پا شدم جامو بدم يه پيرمرده ميگه پا شدي من بشينم؟
پـَـ نـَـ پـَـ پا شدم با ميله هاي اتوبوس استريپ تيز برقصم شما مسافرا تا مقصد حال کنين.
#######پ نه پ خنده ار#######
ساعت ? صبح کلاس داريم .منم خميازه ميکشم و دهنم يه متر باز ميشه .
استاد ميگه چيه خوابت مياد؟ پـَـ نـَـ پـَـ ميخوام بخورمت
#######پ نه پ خنده ار#######
تو ايستگاه متروي آزادي يکي ازم پرسيد اينجا آخرشه؟ منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نيم
ساعت براي ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه ميوفته
#######پ نه پ خنده ار#######
دوازده شب رسيدم دم خونه کليد نداشتم به داداشم زنگ زدم
ميگم يواش درو باز کن بقيه بيدار نشن .ميگه در خونه رو؟
پَـــ نَ پَـــ در يخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها !
#######پ نه پ خنده ار#######
دارن گوسفندرو قربوني ميکنن … يه آفتابه آوردن که بش آب بدن
اومده ميگه ميخوان با آفتابه بش آب بدن؟!
پَ نه پَ آفتابه آوردن ببرنش دستشويي استرسش از بين بره !
#######پ نه پ خنده ار#######
رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟
پـــ نه پــ ما پشه ايم اومديم مهموني…!
#######پ نه پ خنده ار#######
تو خيابون با دوستم داشتم راه مي رفتم ، يارو موتوريه گوشيمو از دستم قاپيد
دوستم گفت گوشيتو دزديد ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سيستم عاملشو آپديت کنه فردا مياره !
#######پ نه پ خنده ار#######
شيشه رفته تو دستم , دارم از درد جيغ و داد مي کنم
به رفيقم ميگم در بيار, ميگه شيشه رو؟
ميگم پَــــ نَ پَــــ , اداي من و در بيار شاد شيم !
#######پ نه پ خنده ار#######
تصادف کردم، زنگ زدم ??? … پليسه اومده ميگه تصادف کردي؟!
گفتم پـــ نَ پَـــــ اينا همش نقشه بود بياي ببينمت !
#######پ نه پ خنده ار#######
يارو با ??? تا سرعت زده به يه عابر پياده ، عابره پرت شده ?? متر اونطرفتر افتاده زمين
هيچ تکونيم نميخوره.دوستم ميگه يعني مرده؟
ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ داره تمارض ميکنه پنالتي بگيره !
#######پ نه پ خنده ار#######
بعد از کلي کلنجار رفتن با شريکم بهش گفتم بايد از هم جدا شيم
ميگه يعني جداً ازهم جدا شيم؟
پَـــ نَ پَــــ من فقط عاشق اينم حرف قلبتو بدونم
الکي بگم جدا شيم، تو بگي که نميتونم !
#######پ نه پ خنده ار#######
يارو اومده خونه رو ببينه واسه خريد.
تا طبقه سوم با پله اومده ميگه پس اينجا کلا آسانسور نداره!!
پَـــ نَ پَــــ آسانسور داره ولي از طبقه چهارم شروع ميشه !
#######پ نه پ خنده ار#######
دوش ديدم که ملايک در ميخانه زدند. گل ادم بسرشتند و به پيمانه زدند.
پـَـ نـَـ پـَـ کچلي را بگرفتند و سرش شانه زدند!!!
#######پ نه پ خنده ار#######
اومدم يه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفيقم مي گه : مي خواي بکشيش ؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ مي خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شريکي بديم
#######پ نه پ خنده ار#######
رفتم سوپر مارکت ميگم اقا ببخشيد يه لامپ???محبت کنين.
اورده تست کرده ميگه ميبري؟
ميگم پـَـ نـَـ پـَـ همين جا ميخورم!



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 1247
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 5 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

 1. جیباتوSearchمی کنه!

2. پولاتوDeleteمی کنه!

3. خانوادتوEditمی کنه!

 4. ارتباط با دوستاتوCut می کنه!

5. دفترچه تلفن موبایلتوScanمی کنه!

6. خوشیاتوCancelمی کنه!

7. آخرش هم مختHangمی کنه

میگی نه امتحان کن



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 882
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 5 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

                 

                    



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 1105
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 5 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

به شدت مواظب خودتان باشید چنانچه کوچکترین مشکلی(چه مادی چه عشقی چه علمی چه قضایی چه هرچی) برای شما پیش بیایید هیچکس نیست به فریادتان برسد همه  ابراز همدردیها تظاهری بیش نیست.تنهای تنها هستید حتی اگر دور وبرتان مملو از به ظاهر انسان باشدیک کلام ختم کلام به غمخوارگی در جهان پشتتان  نخواراند کسی جز ناخن انگشتتان والسلام توصیه تمام



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 965
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 3 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

البرت هابارد میگوید :
چیزی را می یابیم که امید انرا داریم وچیزی را بدست می اوریم که خواستار انی



:: بازدید از این مطلب : 1036
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


:: بازدید از این مطلب : 1029
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

آن که احساس مرا نشنيد و رفت 

بهترين آواز من را چيد و رفت 

آن که از متن قشنگ شعر من 

طرح لبخند مرا دزديد و رفت 

آن که با تنهايي من سر نکرد 

از سکوت چشم من ترسيد و رفت 

آن که او شيرين ترين افسانه بود 

يک شبي در خواب من تابيد و رفت 

مثل يک دلشوره ي مبهم و گنگ 

حسرتي تازه به من بخشيد و رفت 

با من و در من هميشه زنده است 

گرچه بر احساس من خنديد و رفت.



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1193
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 29 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

در بخشیدن خطای دیگران مانند شب باش/در فروتنی مانند زمین باش/در مهر و دوستی مانند خورشید باش/هنگام خشم و غضب مانند کوه باش/در سخاوت و کمک به دیگران مانند رود باش/در هماهنگی و کنار آمدن با دیگران مانند دریا باش/خودت باش همانگونه که مینمایی/پس از تعمق در این هفت پند به این کلمات یک بار دیگر دقت کن:شب/زمین/خورشید/کوه/رود/دریا/و انسان زیباترین خلقت های آفریدگار .

برگرفته از وبلاگ مهشید میناگر



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1183
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

خوبی بادبادک اینه که
می‌دونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده
ولی بازم تو آسمون می‌رقصه و می‌خنده . . .
.
.
.
دل من یه روز به دریا زد و رفت / پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن / خودشو تو مرده ها جا زد و رفت . . .
.
.
.
احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است
.
.
.
نه تو می مــانی و نه
انــدوه
و نه هیچیـــــک از مردم ایــــن
آبادی…
به حباب نگـــــران لب یک رود
قســــم،
… و به کوتاهــــی آن لحظه شـــــادی
که گذشت،
غصــــه هم می گــــذرد،
آنچنــــانی که فقط خاطــــره ای
خواهـــد ماند…
لحظه ها عریاننــــد
به تن لحظـــه خود، جامه انــدوه
مپوشان هرگــــز
.

.
از دهکده ی چشم تو گذر کردم به شهر عشق
شهری که این غریبه در ان گم نمی شود …
.
.
.
همیشه سخت ترین سیلی را از
کسی میخوری که روزی بهترین
نوازشگرت بود…



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 1296
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
انتخابات ریاست جمهوری  ونتیجه آن برای کهنه کار ترین  وزبده ترین سیاست مداران ایران وکشور غیر قابل پیش بینی بود.تنها 48 ساعت مانده به روز رای گیری همه چیز تغییر کرد به سمتی که شاید خیلی ها نمی خواستند اینگونه شود ؟!نکته مهم در این انتخابات تاثیر رای جوانان ونتیجه عملکرد بسیار بد دولتهای نهم ودهم در همه حوزه ها بخصوص اقتصاد بود.مردم یارانه هایی را که چون چماق بر سر شان  فرود آمد وفقرا را فقیر تر کرد وباعث بروز  مشکلات معیشتی شد بعلاوه سایر بی برنامه گیها  بیاد آوردند وبا رای به فردی اصلاح طلب  بساط اصول گرایی مردم فریب را برچیدند.که صد البته اصول گرایان واقعی نیز این مشکلات را به جان ودل حس کردند.این تحلیل به دلایل این انتخاب از طرف مردم پرداخته است.

شبکه ایران /این روزها قضاوت ها وارزیابی های تحلیگران سیاسی در سطوح مختلف بیش از آنکه مبتنی بر واقعیات باشد، ایدئولوژیک و هنجاری است. آش سیاست این روزها به قدری شور شده که اصولگرایان پیروزی حسن روحانی را پیروزی اصولگرایی می نامند و اصلاح طلبان از دوم خردادی دیگر سخن می گویند. در این میان اما معدود تحلیل گرانی هستند که برای تحلیل پدیده های سیاسی نه از زاویه هنجار ها که از مجرای واقعیات به مسئله ورود می کنند. پرویز امینی این روزها پرچمدار چنین نگاهی به عرصه سیاست است؛ نگاهی که اولا سیاست را به عنوان یک حرفه کاملا تخصصی و پیچیده فرض می کند و ثانیا علایق ایدئولوژیکش را در قضاوت های سیاسی دخالت نمی دهد.
دکتر پرویز امینی، نویسنده کتاب جامعه شناسی 22 خرداد است، کتابی که مهمترین و در عین حال محکم ترین پاسخ آکادمیک به شبهه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بود. تاثیر کتاب جامعه شناسی 22 خرداد و استفاده بهینه و کاربردی امینی از جامعه شناسی بر فضای نخبگان معارض جمهوری اسلامی غیر قابل انکار است. وی از چند ماه مانده به انتخابات 92، تلاش هایش را برای جا انداختن کلیدواژه «سیاست ورزی» در ادبیات سیاسی کشور آغاز کرد و کوشید تا شاید برای اولین بار در ایران از متون کلاسیک علم سیاست به صورت کاربردی بهره ببرد. پرویز امینی این روزها به مثابه یک دانشمند علم سیاست می کوشد تا فاصله دور و دراز دانشکده های علوم سیاسی با فضای سیاسی کشور را کوتاه کند. امینی در انتخابات به محمود احمدی نژاد، اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی مشورت هایی خواندنی داد. پرویز امینی از این زاویه به تحلیل انتخابات 92 پرداخته است است.

تحلیل شما از انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
در انتخابات ریاست جمهوری امسال، بیشتر با نبرد سیاست ورزی روبرو بودیم تا نبرد گفتمانی و  پیروزی آقای روحانی پیروزی گفتمانی نبود بلکه پیروزی سیاست ورزانه بود. این مسئله خیلی مهم است. از این نظر فضایی متفاوت از انتخابات  سال 76 و  انتخابات سال 84 داشتیم. چون در آن دو مقطع رقابت ها حالت گفتمانی پیدا کرد و پیروز انتخابات شخص یا جریان ها نبودند  بلکه گفتمان ها بودند. در سال  76 آزادی و اصلاحات و در سال 84 عدالت و مردم گرایی  گفتمان پیروز بودند اما در سال  92 چنین فضای گفتمانی پیدا نشد و روحانی عمدتا به دلیل توانایی های شخصی و جریان حامی او  در سیاست ورزی و نیز نابلدی رقبای خود انتخابات را برد.  غلبه  گفتمانی زمانی محقق می شود که  گفتمان شما به عنوان نظامی از معانی یا مجموعه ای از نشانه ها در فضای اجتماعی شکل مسلط پیدا کند. در سال 76 آراء 20 میلیونی در مقابل آراء 8تا 9 میلیونی رقبا،  و در سال 84 آراء 17 میلیونی احمدی نژاد در مقابل آراء 10 میلیونی هاشمی غلبه گفتمانی را نشان می دهد اما در انتخابات 92 آراء فرد پیروز با آراء رقبایش فاصله ای ندارد  و این یعنی فضای گفتمانی شکل نگرفته است. اما تلاش میشود بعد از انتخابات  و براساس نتیجه، در تفسیری مجدد یک مسئله ای مانند اعتدال را به صورت برساخته اجتماعی به عنوان گفتمان غالب جا بیاندازند که واقعیت ندارد.
بعد از دوم خرداد 76 مسئله آزادی و اصلاحات و بعد از سوم تیر 84  عدالت و مردم گرایی بدون این که بخواهد با کار رسانه ای به صورت یک برساخته اجتماعی درآید، در فضای عمومی کاملا احساس میشد اما بعد از 24 خرداد این حالت را نمی بینیم. به تجربه انتخابات های ریاست جمهوری گفتمان های پیروز، رقیب گفتمان های حاکم بوده اند. در دوم خرداد آزادی در برابر اقتدارگرایی دوره سازندگی، در سوم تیر عدالت در برابر آزادی  و توده گرایی در برابر نخبه گرایی یا خاص گرایی دوره اصلاحات قرار می گیرد اما اعتدال، گفتمانی در برابر عدالت نیست. اساسا اعتدال یک دالِ میان تهی است که می تواند در هر گفتمانی  حاضر باشد و هیچ گفتمانی خود را در برابر اعتدال تعریف نمی کند.
 رقیب اصلی روحانی در انتخابات ، قالیباف بود که با هر تحلیلی از ذهنیت اجتماعی در جناح مقابل اعتدال  یعنی افراط یا تفریط قرار نمی گیرد. در حالیکه در سال 76 خاتمی نماد آزادی و اصلاحات و ناطق نوری نماد اقتدارگرایی و عدم تغییر بود. در سال 84 احمدی نژاد نماد عدالت و هاشمی در مقابله با عدالت تعریف میشد.
اساسا گفتمان باید از یک ما به ازای اجتماعی مشخص برخوردار باشد مثلا گفتمان عدالت در میان بخش های ضعیف و محروم جامعه که از پشتوانه قدرت و ثروت تهی هستند و جریانات اسلام گرا دارای ظرفیت و موقعیت است یا گفتمان آزادی در میان نخبگان و جریان عمدتا سکولار دارای ظرفیت و عقبه اجتماعی است اما برای اعتدال چنین ما به ازای خارجی وجود ندارد.
در انتخابات 92 فرد پیروز تا سه تا چهار روز مانده به انتخابات کمتر از 15 درصد آراء را دارد و با کار سیاسی یعنی کنار رفتن عارف و بعد حمایت خاتمی و بعد حمایت هاشمی و از اینها مهمتر عدم ائتلاف رقبای او،  پیروز انتخابات میشود  و هر کدام اینها که که رخ نمی داد نتیجه با آنچه در 24 خرداد اتفاق افتاد، کاملا تفاوت میکرد. در حالی که حمایت ها و ائتلاف و عدم ائتلاف رقبا نقش چندانی  درپیروزی  خاتمی و احمدی نژاد نداشت. چون آنها متکی به ظرفیت های گفتمانی بودند و از طریق گفتمان شارژ میشدند.
در واقع فرد پیروز، بیشتر مدافع دو دوره از مدیریت اجرایی کشور (اصلاحات و سازندگی) در مقابل دوره هشت ساله اخیر(احمدی نژاد) بود تا این که بخواهد گفتمان خاصی را نمایندگی کند. یک جور بازگشت به گذشته در برابر وضع موجود بود.



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1189
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 24 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

زمانه طوری شده است که شیطان فریاد میزند آدم پیدا کنید من سجده  خواهم کرد.



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 1070
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 24 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند

و تماشای تو زیباست اگر بگذارند

من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم

عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند

دل دریایی من این همه بیهوده مگرد

خانه دوست همین جاست اگر بگذارند

سند عقل مشاع است اگر بگذارند

عشق اما فقط از ماست اگر بگذارند

غضب آلوده نگاهم میکنید ای مردم

دل من مال شماهاست اگر بگذارند

 شاعر: محمود اکرامی فر

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 1069
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 22 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

احمدی نژاد فقط خودش از محبوبیت خودش صحبت نمی کند، اطرافیان او هم بارها روایت هایی از محبوبیت رئیس جمهوری که هشت سال در ایران نسخه برای مدیریت جهان هم پیچیدنقل کرده اند. معروفترین نمونه اش را سال 85 محمدرضا رحیمی معاون اول کنونی رئیس جمهور نقل کرده بود. آنجا که از سفر سوریه اش سوغات جالبی را همراه آورده و گفته بود که در سوریه یکی از مسلمانان به من گفت که من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبر، پیامبری دیگر بیاید، آن احمدی نژاد بود. بگذریم از اینکه این  سخنان محمدرضا رحیمی در آن مقطع ۷۰ نماینده مجلس را بر آن داشت تا از غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس هفتم بخواهند رحیمی را از ریاست دیوان محاسبات عزل کند و غلامحسین الهام هم سخنگوی دولت گفته بود که «باید به دهن متملق و چاپلوس خاک پاشید» اما روایت هایی از این دست بعدها، هم از سوی رحیمی و هم از سوی الهام نقل شد.

 

سیلویا والریا که دو سال پیش کاندیدای دختر سال ایتالیا شده بود گفته است می خواهد با احمدی نژاد ازدواج کند


عشق در 81 صفحه
حساب ابراز علائق جنجالی داخل کشور از احمدی نژاد، از حمایت و ابراز علائق خارجی ها جداست. هر چه باشد سخنان کسانی مثل سیلویا والریا در حمایت از احمدی نژاد یا گفته های مارادونا درباره او، خیلی هزینه ای برای آن ها ندارد که برای رحیمی و الهام داشت.


سیلویا والریا دختر ایتالیایی که دو سال پیش اعلام کرده بود دوست دارد با احمدی نژاد ازدواج کند حالا در سن 20 سالگی بازهم گفته که "می خواهم با احمدی نژاد رییس جمهوری ایران ازدواج کنم. احمدی نژاد چیز کمی نیست."


آنسا، خبرگزاری رسمی ایتالیا گزارش داده که "دختر زیبا روی ایتالیایی با نام سیلویا والریا که دو سال پیش کاندیدای زیباترین دختر سال ایتالیا شده بود عاشق محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران شده است."


سیلویا والریو دختر ۲۰ ساله ایتالیایی و مولف کتاب "یک روزی یک رییس جمهوری بود"، محمود احمدی نژاد رییس جمهوری ایران را تنها مرد واقعی در عرصه جهانی دانسته و گفته است که "احمدی نژاد تنها مرد روی زمین است، چرا که او هزاران فرسنگ به دور از هر نوع مد، پوچی و خودبینی است.


کتاب ۸۱ صفحه ای سیلویا با عنوان "یک روزی یک رییس جمهوری بود" در کتابفروشی های سراسر ایتالیا به قیمت ۹ یورو عرضه شده است.جمله اضافه کاش زودتر با این خانم ازدواج میکرد از ایران میرفت)

 

بدر یوسف حسنین نام فرزند خود را احمدی نژاد گذاشته است. احمدی نژاد غملوش هم اکنون دو ساله است


احمدی نجاد در لبنان
سلیویا تنها زنی نیست که ابراز علاقه اش به احمدی نژاد را با تحریر کتابی 81 صفحه ای نشان داده است. بدر یوسف حسنین زن 33 ساله لبنانی و همسر محمد حسن غلموش، در سال 89 و همزمان با ورود احمدی نژاد به لبنان صاحب فرزندی می شود و این تقارن را مبارک فرض می کنند و نام فرزند خود را «احمد نجاد» می گذارند


'بدر يوسف حسنين' مادر احمدي نژاد غملوش  در خصوص انتخاب اين نام براي فرزندش می گوید من در ابتدا قصد نداشتم كه اسم فرزندم خود را احمدي نژاد انتخاب كنم ولي فرزندم دقيقا در همان روزي كه ايشان به لبنان آمد متولد شد و ما نيز به دليل خير بركت ورود اين مرد شجاع به منطقه اين اسم را براي پسرمان انتخاب كرديم.


'محمد حسن غملوش' همسر بدر یوسف می گوید: در هنگام تولد فرزندم در بيمارستان بودم كه پرستار به من گفت كه فرزندتان حداقل يك ساعت ديگر متولد خواهد شد؛ من نيز به سالن انتظار نزد خانواده و مادر همسرم برگشتم كه صحنه هاي ورود دكتر احمدي نژاد به لبنان را از طريق تلوبزيون مشاهده مي كردند و به محض اينكه ايشان از از هواپيما خارج شد و پاي خود را روي پله هواپيما گذاشت پرستار مژدگاني تولد فرزندم را داد.

 

مارادونا ستاره جنجالی آرژانتین پیراهن شماره 10 خود در تیم ملی این کشور را به احمدی نژاد هدیه کرده بود.


ماجرای پیراهن مارادونا
مارادونا ستاره آرژانتینی سال های 1982 و 1990 که با حرکات خارق العاده اش در زمین، درگیری هایش با خبرنگاران در بیرون از زمین، گرایش های چپش در عرصه سیاسی، گره خوردنش به مواد مخدر در خانه، همیشه جنجال ساز  بوده است در ژوهانسبورگ در قامت مربی تیم ملی آرژانتین جنجال دیگری درست کرد. او عکس محمود احمدی نژاد را به عنوان یکی از الگوهای خود به دیوار اتاق خود و در کنار عکس چه گوارا و فیدل کاسترو چسبانده بود.


چند سال قبل تر البته او پس از یک بازی دوستانه در آرژانتین در قبال هدیه ای که دیپلمات ارشد ایرانی به وی داده بود، پیراهنش را به سفارت ایران در آرژانتین هدیه کرده بود و مدتی بعد هم با حضور در سفارت ایران در بوئینس آیرس، پیراهن شماره  10 خود را در مراسمی رسمی تحویل مسئولان ایرانی داده بود تا به محمود احمدی نژاد هدیه شود.


او گفته است: من مردم ایران را دوست دارم. شما در صف اول جنگ با آمریکا هستید. احمدی نژاد مرد شجاعی است.

 

محمود احمدی  نژاد همچنانکه در همایش صدا و سیما از محبوبیتش در دنیا سخن می گوید پیش تر مصداق هایی هم از این محبوبیت را تعریف کرده بود. وقتی که ماجرای سفرش به نیویورک را تعریف می کرد و اشاره کرده بود که دختر بچه ای از میان جمعیت با ذوق گفته بود این محموده!



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1057
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 19 تير 1392 | نظرات ()